loading...
یا امام زمان ادرکنی

علی حیدری بازدید : 12 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (2)
01~1.JPG
بسم الله الرحمن الرحيمگالری عكس های مذهبی
02~2.JPG
رسول الله محمدآلبوم عكس های مذهبی
03~2.JPG
يا ابا عبدالله الحسينگالری عكس های مذهبی
04~2.JPG
اللهگالری عكس و تصاوير مذهبی
05~2.JPG
يا قائم آل محمدگالری عكس و تصوير مذهبی
06~2.JPG
السلام عليك يا فاطمه الزهراگالری عكس های مذهبی
07~1.JPG
سلطان عشقگالری عكس های مذهبی
08~2.JPG
عكس و گالری تصوير مذهبیعكس های قشنگ مذهبی آلبوم مذهبی
09~2.JPG
عكس های مذهبیگالری عكس پيچك
10~2.JPG
عكس های مذهبیگالری عكس های مذهبی
11~1.JPG
اللهگالری عكس های مذهبی
12~1.JPG
ابا الفضل العباسگالری عكس های مذهبی

 

)
علی حیدری بازدید : 29 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

دانشمندان معتقدند كه در زمان تولد تعداد مشخصی سلول های مغزی داریم كه به مرور با پیر شدن تعداد بسیار زیادی از آنها را از دست می دهیم. تحقیقات گسترده در این باره نشان داده اند كه سلولهای مغزی جدید در طول زندگی نیز برخلاف آنچه در گذشته تصور می شد، تولید می شوند و مغز در صورت استفاده هر چه بیشتر از آن ، قابلیت رشد و حجیم تر شدن را دارد. تحقیقات و مطالعات حاكی از آن است كه به عنوان مثال قسمتی از مغز رانندگان كه مربوط به كنترل نقشه یابی تصویری است، رشد بیشتری دارد. همچنین بخشی از مغز پیانیست ها و نوازندگان متبحر هم كه كنترل و اداره موزیك را در اختیار دارد، حجم بیشتری دارد. از طرف دیگر، تحقیقاتی كه اخیراً در این مورد انجام شده ، حاكی از آن است كه افرادی با مشغله های مهارتی بالا مانند : مهندسان و معلمان دارای سیناپس ( محل اتصال دو رشته عصبی به یكدیگر) های بیشتری هستند. سیناپس ها همان رابطین بین سلول های مغزی هستند كه به ذخیره سازی اطلاعات كمك می كنند.

شاید در آینده ای نزدیك پزشكان قادر باشند سلول های جنین را كه می توانند به هر نوع سلول های مورد نیاز تبدیل شوند، به مغز بشر تزریق كنند. به این طریق می توان بیماری هایی نظیر آلزایمر و پاركینسون ( بیماری تحلیل اعصاب ، لرزش دست یا پا ) را درمان نمود و برای افراد سالم نیز راهی باز كرد تا بتوانند با فكر سالمشان ارتباط برقرار كنند.

اما تا آن زمان برسد ممكن است فرصت فعلی از دست برود. پس می توانیم با استفاده از چند راه ساده توانایی سلول های مغزی را در حد ماكزیمم آن حفظ كنیم.

1 – با ورزش سلول های مغزی خود را به كار اندازید:

تحقیقات انجام شده نشان می دهند افرادی كه تمرینات فیزیكی انجام می دهند، سلول های مغزی بهتری را پرورش می دهند. دانشمندان در مطالعات مؤسسه تحقیقات بیولوژیكی دریافتند موش های بالغی كه تحت ورزش كردن قرار گرفته اند، سلول های جدید بسیاری را در قسمت هیپوكامپوس مغز خود (بخشی كه مربوط به یادگیری و حافظه است) كسب كرده اند. از طرف دیگر ثابت شده كه انجام حركات ورزشی دلخواه و مورد علاقه تأثیرات چند برابر نسبت به انجام یك سری حركات ورزشی مشخص دارد. این مطلب می تواند به این معنی باشد كه راهی بیابید تا از ورزش كردن لذت ببرید ، نه این كه فقط مجبور به انجام آن باشید. به این طریق هم باهوش تر می شوید و هم شادتر زندگی می كنید.

چه باید كرد؟

یك ورزش را به طور مستمر انجام دهید. مانند: دو ماراتن، دویدن تفریحی و غیره ؛ یا این كه یك یار در تمرین كردن برای خود در نظر بگیرید تا انجام حركات را جالب تر و ادامه كار را سهل تر كند. هیچكس نمی تواند به درستی مشخص كند كه چه مقدار ورزش برای سلول های مغز كافی و مناسب است، اما در مورد موش ها حدود 4 تا 6 مایل پیاده روی در روز مؤثر بوده است.

 

2 – ذهن خود را ورزش دهید:

تنها تمرینات فیزیكی نیست كه به رشد سلولهای مغزی كمك می كند، شما نیز مانند راننده ها یا پیانیست ها می توانید با استفاده از سلول های مغز و وادار كردن آنها به كار در زمینه های مختلف، از مغز بخش های گسترده و متفاوتی بسازید. یافتن راههای ساده در استفاده از توانایی مغزی می تواند به رشد و ترمیم سلولهای عصبی و دندریت ها (انشعاب هایی از سلول ها كه اطلاعات را دریافت كرده ، به جریان انداخته و در جهت درست مصرف می كنند) به میزان زیادی كمك كند. درست مانند یك ورزش مخصوص در بدنسازان كه به رشد و كار افتادن ماهیچه ها و عضلات تحتانی بـِلا استفاده كمك می كند . راههای مشخص و درست فكر كردن و دوره كردن كلمات قبلاً یاد گرفته شده می تواند عمل بخش های غیر فعال مغز را بهبود بخشد و آنها را به كار اندازد.

چه باید كرد؟

مزه ها و بوهای جدید را تجربه كنید. كارهای جدید انجام بدهید. مثلاً از راههای جدیدی برای رفتن به سركار استفاده كنید. به جاهای جدید سفر كنید . هنرهای شخصی و جدید خلق كنید. رمان های داستایوفسكی را مطالعه كنید. یك كمدی جدید بنویسید. بخصوص، سعی كنید تمام كارهایی را تجربه كنید كه به هر طریق شما را وادار می كنند از تمام روش های فیزیكی و روحی دیرینه و یكسان قبلی خود فاصله بگیرید و چیزهایی جدید و ناشناخته را تجربه كنید.

3 – غذاهایی مانند ماهی مصرف كنید:

روغن های امگا – 3 كه در گردو، دانه كتان و به خصوص ماهی كشف شده است ، جزو مواد غذایی سالم و بدون ضرر برای قلب هستند. به علاوه، تحقیقات اخیر نشان داده اند كه این دسته از روغن ها به عنوان تقویت كننده های مغزی نیز شناخته شده هستند و این به دلیل كمك آنها به سیستم انتقال خون است كه اكسیژن را به مغز انسان پمپ می كند. همچنین این مواد عمل كلیه اجزاء سلول های اطراف مغز را بهبود می بخشند. این نشان می دهد چرا افرادی كه به مقدار زیاد ماهی مصرف می كنند، كمتر در معرض ابتلا به فشارهای عصبی، از دست دادن تمركز و كم حافظه شدن هستند. دانشمندان ثابت كرده اند كه اسیدهای چرب اصلی برای رشد مناسب مغز در كودكان بسیار ضرورت دارند ، به همین دلیل امروزه آنها را به فرمول های مواد غذایی مورد استفاده كودكان می افزایند. امكان این امر وجود دارد كه شما نیز با مصرف مناسب این روغن ها، هوش ، استعداد و موقعیت ذهنی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید.

چه باید كرد؟

استفاده حداقل سه وعده غذای ماهی مانند سالمون ، ساردین ، ماكرل و تـُن شروع خوبی خواهد بود. ماهی هایی كه در محیط های آلوده به مواد شیمیایی خطرناك رشد كرده اند، می توانند بسیار خطرناك باشند و اثرات بدی در بدنتان به جای بگذارند بنابراین از مصرف ماهی هایی مانند: اره ماهی ، ماهی های درنده، كوسه ماهی ها و نیز هر نوع ماهی دیگری كه به هر طریقی در معرض آب هایی با آلودگی بالا بوده اند ، حذر كنید. البته تمام انواع ماهی ها كه به طور مشخص عاری از تركیبات شیمیایی مانند جیوه و یا هر نوع سم و مواد خطرناك دیگری می باشند نیز می توانند به جای موارد مذكور مصرف شوند. علاوه بر این می توانید آنها را با روغن های گردو و تخم مرغ هایی كه به طور ویژه تولید می شوند و حجم بالایی از روغن های امگا را در خود دارند ، بپزید. همچنین از دانه های كتان و غلات و حبوبات در سالاد خود استفاده كنید. این نكته مهم را فراموش نكنید كه با وجود این كه دانه های مختلف ایمن و سالم هستند ولی مصرف زیاد روغن دانه كتان می تواند خطر ابتلا به سرطان پروستات را افزایش دهد.

4 – مصرف چربی زیاد را متوقف كنید.

آیا چربی ها قادرند شما را كند ذهن كنند؟ در تحقیقات انجام شده در دانشگاه تورنتو، موش هایی كه در معرض یك رژیم غذایی با 40% چربی قرار گرفتند، مهارت های ذهنی خود را در زمینه های مختلف از دست دادند. مانند حافظه ، هوشیاری و تشخیص فاصله و نیز یادگیری قوانین. این مشكلات ، زمانی كه در رژیم غذایی چربی های اشباع به كار گرفته شدند، بیشتر و بدتر شد ( لازم به ذكر است چربی های اشباع در گوشت و محصولات لبنی بسیار فراوانند). این تحقیقات دو دلیل عمده را خاطر نشان می كنند: 1 – این كه چربی می تواند میزان اكسیژن رسانی خون را كاهش داده و كلاً جریان خون غنی از اكسیژن را كـُند كند . در این صورت به مغز به میزان كافی اكسیژن نمی رسد و 2 – می تواند موجب كند شدن متابولیسم گلوكز شود كه نوعی قند مورد نیاز برای تغذیه و كارایی سلول های مغزی می باشد.

چه باید كرد؟

گوشت بی چربی مصرف كنید، مواد لبنی كم چربی به كار ببرید. ماهی ، لوبیا و كلاً بـُنشن (حبوبات ) زیاد مصرف كنید. شما می توانید بدون نگرانی تا 30% از كالری روزانه خود را به شكل چربی دریافت كنید. ولی توجه داشته باشید بیشتر مقدار آن بایستی از ماهی های مذكور، روغن های طبیعی مثل روغن زیتون ، دانه های گیاهی و روغن طبیعی مانند گردو و فندق، كسب شود. هر كاری می خواهید بكنید ولی تا حد امكان از مصرف روغن های متداول و مورد مصرف در پخت غذاهای حاضری پرهیز كنید.

5 – از مصرف نوشیدنی های الكلی بپرهیزید.

مصرف نوشیدنی های الكلی سبب از بین رفتن تدریجی حافظه، زمان عكس العمل بدن و توانایی های دستی و ذهنی مثلاً ضربه زدن و نشانه گیری هدف در انواع و اقسام بازی ها می شود. تحقیقات روی موش ها نشان داده اند كسانی كه الكل مصرف می كنند، در مقایسه با سایر افراد دارای سلول های مغزی جدید كمتری در هیپوكامپوس خود هستند. این امر نشان می دهد كه الكل و نوشیدنی های الكل دار نه تنها موجب تخریب سلول های مغز می شوند، بلكه از ترمیم و رشد مجدد آنها نیز جلوگیری می كنند.

چه باید كرد؟

یك یا 2 لیون نوشیدنی مخصوص مانند ماءالشعیر كه سرشار از ویتامینB است جایگزین بسیار مناسبی است.

چنانچه به تمام موارد مذكورعمل كنید، انتظار نداشته باشید یك شبه تبدیل به یك دانشمند شوید. ولی می توانید انتظار داشته باشید كه هوشتان كمی بیشتر شود ، خلاق تر شوید و هر روز از انرژی بدنی بالاتری بهره مند گردید. همچنین می توانید بقیه دوران عمر خود را بدون از دست دادن توانایی همیشگی تان با آرامش سپری كنید.

علی حیدری بازدید : 12 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

سلام دوستان عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه!
براتون کدی رو آماده کردم که خیلی ها دنبالشن،کد +1 گوگل یا گوگل پلاس برای وبلاگ شما در ادامه مطلب میتونید کامل بخونید و یاد بگیرید و کد ها رو دریافت کنید
خوب بریم برای آموزش
به قسمت ویراش قالب وبلاگ خودتون برید
و کد زیر رو زیر تگ بزارید

 

 

<script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/plusone.js">{lang: 'fa'}</script> <style>
.gplus {
background : url(http://www.axgig.com/images/73658064478926551332.gif) center top no-repeat #f6f6f6;
background : url(http://www.axgig.com/images/73658064478926551332.gif) center down no-repeat #5c5c5c;
box-shadow: 0px 0px 3px #888;
border-radius : 5px;
padding : 7px;
padding-top : 14px;
color : #000000;
text-shadow : #fff 1px 1px 0;
width : 470px;
margin-bottom : 9px;
margin-top : 4px;
text-align : right;
-webkit-transition:all 0.3s ease-in;
-moz-transition:all 0.3s ease-in;
-o-transition:all 0.3s ease-in;
transition:all 0.3s ease-in;
}
.gplus:hover {
background : url(http://bnd-graphic.ir/wp-content/themes/C112/images/gptop.gif) center top no-repeat #ebebeb;
box-shadow: 0px 0px 3px #888;
color : #000000;
text-shadow : #fff 1px 1px 0;
}
</style>

 

 

 

علی حیدری بازدید : 24 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

در شریعت ما مسلمانان ازدواج امری پسندیده و پیوندی الهی است و به قول معروف سنت پیامبر است. اما یه عده از ازدواج می ترسند اونم به خاطر خرج و مخارجی که ممکنه ازدواج رو دستشون بزاره. از خواستگاری گرفته تا عقد و مجلس عروسی و...
الحق والانصاف باید حق رو هم به خونواده عروس داد و هم داماد. منتهی اگه عروس خانمها یه مقداری سطح توقعاتشون رو پایین بیارن و به هدفی والاتر فکر کنن زندگی رو هم به کام خودشون شیرین کردند و هم به کام آقا داماد.
متأسفانه خانم ها در تهیه جهیزیه دست به دامان تجملات شدند و اینها همه بر می گرده به عادت بد و ناپسند چشم و هم چشمی.
عروس خانم وسیله ای رو میخره فقط به صرف اینکه دخترخالم یا دختر عمم اون رو خریده اگه من نخرم کلاسم میاد پایین. و باور کنید شاید اصلا و ابدا از اون وسیله هم استفاده نکنه.
رسم خیلی خیلی بدی که در جامعه ما مرسوم شده و حتی متدینین ما هم از اون تبعیت می کنند، رسم جهاز کشونه. که در اون از دو طرف واسه چیدن جهاز که چه عرض کنم واسه عیب و ایراد گرفتن از خونواده عروس خانم ها دعوت میشن که اگه دعوتشون هم نکنی ناراحت می شن. یه بنده خدایی می گفت از همه چیز تو  جهازم گذاشته بودم، یعنی دیگه هیچ کم و کسری نداشتم ولی بعدا یکی بهم گفت که فلانی گفته چرا تو جهازت استکان و نعلبکی نذاشتی؟!!!
یکی نیست بگه آی بنده خدا شما برو واسه خودت هر چی دوست داری تهیه کن چکار داری به زندگی مردم. خدا رو خوش میاد در زندگی دو جوان اختلاف ایجاد کنی؟ از همه بدتر خودت رو پیش خدا روسیاه کنی؟
یکی دیگه از رسمای متداول بین خانواده ها گرفتن مجلس عروسی و دادن شام آخر عروسی. که اینم میشه خیلی راحت حلش کرد. به جای این همه خرج و مخارج کمرشکن و برپایی مجالس با شکوه اونم با قرض و قوله بهترین کار رفتن به یک مسافرت دو نفره. اونم نه به جزایر غناری. بلکه به یک سفر ایران گردی ، اونم نه کل ایران به یکی دو شهر کافی. مهم اینه که به عروس و دوماد خوش بگذره. حالا اگه دوست داشتن بعد از برگشتن از سفر یه عصرونه خیلی مختصر هم بدن که چه بهتر.
در هر حال زندگی رو میشه خیلی راحت گرفت و بدور از تکلفات و هزینه های سرسام آور.
ازدواج زن و مرد رو به آرامش می رسونه، البته اون ازدواجی که خانواده دو طرف، شب و روزشون به غم و غصه نگذره که ای وای باید فلان وسیله رو بخرم الان پولش رو از کجا بیارم و....
در هر حال زندگی زیباست پس سعی کنیم زیبا بمونه.

علی حیدری بازدید : 27 یکشنبه 23 تیر 1392 نظرات (1)

به گزارش آینده روشن، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در جمع شرکت‌کنندگان کارگاه باورافزایی مهدوی که ظهر امروز در دانشکده اصول الدین قم برگزار شد اظهار کرد: برخی از صفات برجسته امام زمان(عج) به شاگردانش نیز می‌رسد بنابراین ما نیز می‌توانیم به این مقام نائل شویم به همین دلیل این مسئله در روایات اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است. 

وی افزود: در احادیث وارد شده است که هر کس امام زمان خویش را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلی خواهد مرد و مرگ جاهلی نشان‌دهنده حیات جاهلی خواهد بود و در هنگامه مرگ نیز، عصاره زندگی فرد به وی چشانده خواهد شد. 

استاد حوزه علمیه قم گفت: اگر کسی امام زمان خود را نشناسد در واقع عصاره‌ای تلخ را خواهد چشید که موجب سوختن انسان می‌شود. 

وی با اشاره به آثار مثبت شناخت امام زمان توسط مردم هر عصر و دوره خاطرنشان کرد: کسی که امام زمان خویش را بشناسد، خداوند و پیامبرش را نیز خواهد شناخت. 

آیت‌الله جوادی آملی پیامبر را خلیفة‌الله دانست و ابراز کرد: امام زمان هر دوره نیز خلیفة‌الرسول است و شناخت پیامبر تنها از طریق معرفت به امام، امکان‌پذیر خواهد بود. 

این مفسر قرآن کریم با بیان اینکه امامت، مقامی انتخابی و وکالتی نیست گفت: امام جانشین رسول بوده و کسانی که این برهان فلسفی را درک نکنند قادر به تفاوت قائل شدن میان غدیر و سقیفه نخواهند بود. 

وی عنوان داشت: کسی که امام خود را بشناسد، پیامبر را می‌شناسد و نتیجه این امر نیز معرفت واقعی به خداوند تبارک و تعالی خواهد بود. 

آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به سخنی از شیخ کلینی اظهار کرد: این دانشمند بزرگ می‌گوید بهترین راه خداشناسی، خدایی‌ شناسی است و به همین ترتیب فردی که امامت را به خوبی بشناسد، امام را نیز خواهد شناخت. 

این استاد برجسته حوزه علمیه ادامه داد: تفاوت توده مردم با فرهیختگان دانشگاهی و حوزوی این است که مردم عادی در کف معرفت به سر می‌برند اما کسانی که تحصیلات عالی را گذرانده‌اند باید در سقف این معرفت باشند اما این امر ملاک پایان کار نیست و معیار واقعی در روز حساب مشخص می‌شود به طوری که ممکن است کارگری ساده از بسیاری افراد بالاتر باشد اما در ظاهر، باید تفاوت‌هایی میان دانشگاهیان و حوزویان با مردم عادی وجود داشته باشد. 

وی با اشاره به ضرورت امام‌شناسی و بهره‌برداری صحیح از آن گفت: کار افراد عادی با کسانی که عمر خود را در کنار سفره امام زمان(عج) گذرانده‌اند باید متفاوت باشد. 

آیت‌الله جوادی آملی افزود: کسی که نتواند به عنوان راهنما و امام جامعه، نقش خود را ایفا کند، عقب‌افتاده خواهد بود زیرا کسانی که به تعبیر قرآن افرادی متقی باشند، باید به گونه‌ای زندگی کنند که دیگر افراد متقی بتوانند به آنها اقتدا کنند. 

این مفسر قرآن ادامه داد: کسانی که وارد حوزه و دانشگاه می‌شوند نباید باری بر دوش جامعه باشند بلکه باید باری از دوش مردم بردارند. 

وی با بیان اینکه نازل‌ترین درجه انسان زمانی است که از خداوند بخواهد او را به دوزخ نبرد گفت: پروردگار عالمیان با دانش و حکمت خود، کودکان و کافرانی را که دسترسی به حق ندارند، وارد جهنم نمی‌کند زیرا بسیاری از افراد در مناطق دورافتاده زندگی می‌کنند و حتی نام قرآن و اسلام به گوش آنها نرسیده است بنابراین گرفتار نشدن به عذاب الهی هنر خاصی نیست. 

آیت‌الله جوادی آملی بیان داشت: از ما خواسته شده که از خداوند بخواهیم تا نیکان جامعه به دنبال ما راه بیافتند بنابراین باید عوامل این امر را مورد بررسی قرار داد. 

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به واژه «بقیة‌الله» به عنوان یکی از برجسته‌ترین القاب امام زمان(عج) افزود: ما نیز در دایره آن حضرت می‌توانیم به مقام بقیة‌الله نائل شویم. 

وی گفت: جوانان در دوران نقش‌پذیری قرار دارند بنابراین باید با خود پیمان ببندند که به بیراهه نرفته و راه کسی را نیز سد نکنند ضمن اینکه نباید دیگران را به بازی گرفته یا خود دربند بازی کسی شوند و در این صورت به حیات طیبه رسیده و از مرگ جاهلی مصون خواهند بود و در نتیجه این نظام از هر خطر داخلی و خارجی محفوظ می‌ماند.

علی حیدری بازدید : 12 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)

این امر به حدی در ذهن مسلمانان تثبیت گشته بود که بارها قیام‌هایی از جانب مدعیان دروغین واقع شد. این مدعیان حتی در احادیث نیز دخل و تصرف کرده و تناقض‌هایی را که بین سخنان آنان و احادیث پیامبر(ص) وجود داشت نیز به نحوی توجیه می‌کردند. تعدادی از این قیام‌ها حتی قبل از تولد حضرت مهدی(ع) به وقوع پیوستند که از آن جمله می‌توانیم به قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن مجتبی(ع) ‌اشاره کرد که حتی در بین پیروان خود ملقب به نفس زکیه بوده و بعد از مدتی ادعای مهدویت نمود. از دیگر افراد، مهدی عباسی از خلفای بنی عباس است که داعیه مهدویت نمود و حتی در تأیید او احادیث جعلی از پیامبر اکرم(ص) ارائه شدند که در آنها پیامبر(ص) نسب مهدی موعود را از عموی خود، عباس می‌دانند!!! فضاحت این کار تا بدان حد بالا بود که سیوطی عالم مشهور اهل سنت نیز به صراحت آنها را جعلی دانسته است. به جز مسئله ظهور، نشانه‌های ظهور نیز در طول تاریخ، بارها آلت دست اهداف سیاسی گروه‌های قدرت طلب واقع شده‌اند که از آن جمله می‌توان به قیام ابومسلم خراسانی از «خراسان» با پرچم‌های سیاه ‌اشاره کرد که نهایتاً این حیله در جهت خدمت به بنی‌عباس به کار گرفته شد و سرانجام آن سقوط بنی‌امیه و حکومت بنی‌عباس بود. گه‌گاه سوء استفاده از نشانه‌ها تا بدانجا پیش ‌رفته بود که حتی نشانه‌های منفی، مانند خروج سفیانی نیز مورد توجه واقع شد؛ چنان که کسی از حکام اموی به نام عثمان با ادعای اینکه سفیانی است از «عراق» قیام نموده و از دیدگاه جبرگرای مسلمانان آن زمان سوء‌استفاده کرده و با این عنوان که وی مقدمه‌ساز ظهور است و دیگران چاره‌ای جز تحمل وی به عنوان مقدمه‌ساز ظهور ندارند، در عراق به تاخت و تاز پرداخته است.

 

اگر میخواهید ادامه مطلب را بخوانید با ما  همراه باشید

 

علی حیدری بازدید : 24 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)
 
82683735273538446889.jpg

امام دوازدهم/حضرت امام زمان{عج}

نام:هم نام پیامبر(ص)(م-ح-م-د)

نام پدر:امام حسن عسکری(ع)

نام مادر:نرجس

شهرت:مهدی موعود،صاحب الزمان،امام عصر،بقیة الله و قائم و...

محل تولد:سامرا

زمان تولد:۱۵ شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶هجری قمری

سیر حیات:

دوران کودکی پنج سال و بعد از اینکه پدرش در سال ۲۶۰ هجری قمری شهید شد به امامت رسید.

غیبت صغری از سال ۲۶۰ شروع و به سال ۳۲۹ هجری قمری یعنی حدود هفتاد سال بعد پایان یافت.

غیبت کبری از سال ۳۲۹ هجری قمری آغاز و همچنان ادامه دارد.  


برای مطالعه ی کامل مطلب به ادامه ی مطلب بروید 

نام: محمد بن الحسن
كنیه: ابوالقاسم
امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم كنیه حضرت پیامبر اكرم(ص) است. در روایات آمده است كه شایسته نیست آن حضرت را با نام و كنیه، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.

القاب امام زمان حضرت مهدی (عج):

مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح.
شیعیان در دوران غیبت صغرى ایشان را «ناحیه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بیش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بیان شده است.

ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج):

وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

سیمای امام زمان حضرت مهدی (عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».
 
حجت خدا
روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید...

 

علی حیدری بازدید : 24 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)

 

 

 

 

وى ابراهيم‌ فرزند تارخ‌ فرزند ناحور فرزند ساروغ‌ است‌: چنانچه‌ در تورات‌ آمده‌ است‌ نسب‌ وى به‌سام‌ فرزند نوح‌ نبى مى‌رسد .قرآن‌ كريم‌ نام‌ پدر ايشان‌ را «آزر» ذكر مى‌كند . اين‌ موضوع‌ بحث‌ وجدل‌ هايى را ميان‌ مفسرين‌ برانگيخته‌ است‌.

از زجاج‌ در كتاب‌ مجمع‌ البيان‌ چنين‌ آمده‌ است‌ :«ميان‌ علماى انساب‌ اختلافى نيست‌ بر آن‌ كه‌ نام‌ پدر ابراهيم‌ «تارخ‌» بوده‌ است‌ . آن‌ چه‌ در قرآن‌ آمده‌‌ دلالت‌ بر اين‌ دارد كه‌ نام‌ وى «آزر» است‌ . گفته‌ شده‌ كه‌ لفظ‌ «آزر» در اصطلاح‌ (آن‌ دوره و ‌در نزد قوم‌ ابراهيم‌) بر بدگويى دلالت‌ دارد ؛ انگار ابراهيم‌ به‌ پدرش‌ چنين‌ گفته‌ باشد : «اى خطاكار !» در اين‌ صورت‌ حكم‌ اعرابى آن‌ رفع‌ است‌؛ و جايز است‌ كه‌ وصفى نيز باشد براى پدر ؛ انگار كه‌ به‌پدر خطا كارش‌ اين‌ وصف‌ را گفته‌ باشد» . سعيد بن‌ مسيّب‌ و مجاهد بر اين‌ باورند كه‌ «آزر» نام‌ بتى ‌بوده‌ است‌.

اين‌ انصراف‌ به‌ معناى آن‌ است‌ كه‌ آزر را هم‌ تراز بت‌ ها قرار داده‌ است‌ تا آن‌ را خداى ديگرى بشمارد . (طبرسى‌) در كتاب‌ مجمع‌ البيان‌ در مورد اين‌ مسأله‌ چنين‌ اظهار نظر مى‌كند :«آنچه‌ را كه‌ زجاج‌ گفته‌ است‌ نظريّه‌ آن‌ عده‌ را كه‌ مى‌گويند آزر پدر بزرگ‌ مادرى ابراهيم‌ و ياعموى او بوده‌ است‌ قوّت‌ مى‌بخشد . زيرا دليل‌ وى بر اين‌ مسأله‌ كه‌ مى‌گويد نياكان‌ پيامبر (ص‌)  تا آدم‌(ع‌) همه‌ يكتا پرست‌ بوده‌اند صحه‌ مى‌گذارد.»

نتيجه‌ اين‌ باور كافر بودن‌ آزر پدربزرگ‌ مادرى ابراهيم‌ (ع‌) است‌.

از آن‌ جا كه‌ نسب‌ ابراهيم‌ به‌ اومتصل‌ است‌ ، در اين‌ جا اين‌ سؤالى مطرح‌ مى‌شود كه‌ اگر كفر نسبى از جانب‌ پدر براى مقام‌ نبوّت‌قبيح‌ و مذموم‌ است‌ چرا قباحت‌ از جانب‌ نسب‌ مادرى وارد نباشد ؛ زيرا ملاك‌ قبح‌ يكى است‌ كه‌ همانا رسيدن‌ نسب‌ پيامبر به‌ كفّار است‌ كما اين‌ كه‌ اطلاق‌ لقب‌ پدر بر عمو در آيه‌ زير بر اساس‌تغليب‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ : «... ، گفتند : خداى تو و خداى پدرانت‌ ابراهيم‌ و اسماعيل‌ و اسحاق‌ ،خداوند يكتا را مى‌پرستيم‌ و ما در برابر او تسليم‌ هستيم»[1] و امّا اطلاق‌ لقب‌ پدر بر غير پدر وپدر بزرگ‌ ، جز در حال‌ هاى مجازى در قرآن‌ استعمال‌ نشده‌ است‌ . از اين‌ رو شاهدى بر برداشت‌ مذكور در سياق‌ قرآنى وجود ندارد .

 ولادت‌ و رشد و پرورش‌ ابراهيم‌ (ع‌) :

منابع‌ تاريخى در مورد محل‌ّ تولد حضرت‌ ابراهيم‌ اختلاف‌ نظر دارند ، بعضى از مورّخين‌ بر اين‌باورند كه‌ ايشان‌ در دمشق‌ و در روستايى به‌ نام‌ «برزه‌» كه‌ در كوه‌ قاسيون‌ واقع‌ است‌ متولد گشت‌ . درمقابل‌ گروهى ديگر بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ ايشان‌ در منطقه‌ بابل‌ كه سرزمين‌ كلدانى‌ها در عراق‌ است به‌ دنيا آمده‌است‌ . نظريه‌ پذيرفتنى تر اين‌ است‌ كه‌ ايشان‌ در بابل‌ متولد شده‌ است‌ .

اين‌ كه‌ بعضى گفته‌اند كه‌ ايشان‌ در توابع‌ دمشق‌ متولد شده‌ از آن‌ جا سرچشمه‌ مى‌گيرد كه‌ ايشان‌ براى مساعدت‌ و يارى رساندن‌ به‌ فرزند برادرش‌ لوط‌ رهسپار اين‌ منطقه‌ گرديد و در آن‌ جا نمازخواند ، كه‌ همين‌ امر عده‌اى را به‌ اين‌ اعتقاد واداشت‌ كه‌ تصور كنند ايشان‌ در اين‌ منطقه‌ متولد شده‌است‌ .

ابراهيم‌ پس‌ از آن‌ كه‌ پدرش‌ به‌ هفتاد و پنج‌ سالگى رسيد به‌ دنيا آمد . وى فرزند ارشد خانواده‌ آزربود . هنگامى كه‌ به‌ سن‌ّ جوانى رسيد با «سارا» ازدواج‌ كرد . سارا زن‌ نازايى بود كه‌ فرزندى از اومتولد نمى‌شد . ابراهيم‌ (ع‌) به‌ همراه‌ پدر و همسر خود از سرزمين‌ تحت‌ نفوذ كلدانى‌ها به‌ منطقه‌تحت‌ سيطره‌ كنعانى‌ها كه‌ سرزمين‌ مقدس‌ است‌ هجرت‌ نمود . او و همراهان‌ خود در منطقه‌ «حرّان‌»كه‌ در نزديكى‌هاى شام‌ واقع‌ است‌ و ساكنان‌ آن‌ به‌ پرستش‌ ستارگان‌ و بت‌ ها مى‌پرداختند سكنى‌'گزيدند .

 وضعيّت‌ و موقعيتى كه‌ ابراهيم‌ (ع‌) در آن‌ مى‌زيست‌:

علی حیدری بازدید : 20 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)


تمام انسانها در زندگی خويش از فراز و نشيب برخوردارند و با مشکلات مختلفی مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشکل دچار ضعف و ناتوانی مي گردند و سعی مي کنند با کمک و راهنمايی درد آشنايان خود را از مهلکه نجات دهند و با يافتن " الگوها " در هر زمينه ای ، و سپس تبعيت از آن ، وظايف خويشتن را بخوبی  انجام دهند و مشکلات و دردهای خويش را تسکين بخشند . يکی از اين اسوه ها پيامبراکرم ( ص ) است که قرآن مجيد هم اين حضرت را ( 1 ) به همين نام معرفی مي فرمايد . بجز رسول خدا ( ص ) اگر به دنبال " الگوی " ديگر و جانشين برای آن حضرت باشيم ، به پيشوای بزرگی  همچون مولای متقيان حضرت علی ( ع ) خواهيم رسيد ، و چه زيباست که برای پذيرش اخلاق و رفتار حسنه ايشان ، زندگی پر فراز و نشيب و سراسر شگفتی آن حضرت را مرور کنيم . 
 

کيفيت ولادت 
حضرت علی ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمی  است که پدر و مادر او هر دوفرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمی از لحاخ فضائل اخلاقی و صفات عاليه انسانی در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت وبسياری از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يک از اين فضيلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع ) 
موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار کعبه نزديک ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و کتابهايی که از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که اين خانه را ساخت ، و به حق 
( 2 ) " کودکی که در رحم من است ، تولد اين کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که ديوار جنوب شرقی کعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مکان گيتی مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه ( 3 ) را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شکاف ديوار که دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : ( 4 )" پيامی از غيب شنيدم که نامش را " علی " بگذار . " 

دوران کودکي 
حضرت علی ( ع ) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند مي خواست ايشان به کمالات بيشتری نائل آيد ، پيامبر اکرم ( ص ) وی را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنکه ، خشکسالی  عجيبی در مکه واقع شد . ابوطالب عموی پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگی روبرو شد . رسول اکرم ( ص ) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر يک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشی  در کار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، ( 5 ) علی ( ع ) را به خانه خود بردند . 
به اين طريق حضرت علی ( ع ) به طور کامل در کنار پيامبر قرار گرفت . علی ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتی هرگاه پيامبر از شهر ( 6 )خارج مي شد و به کوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد . 
 

بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع )
شکی نيست که سبقت در کارهای خير نوعی امتياز و فضيلت است . و خداونددر آيات بسياری  بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يکديگر ( 7 )دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علی ( ع ) است که او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان که در ميان اکابر و بزرگان و متکلمين گروه " معتزله " اختلافی  
نيست که علي بن ابيطالب نخستين فردی است که به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد کرده است .

حضرت علی ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص )
پس از وحی خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبری و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيک وحی فرا رسيد و فرمان دعوت همگانی داده شد . در اين ميان تنها حضرتعلی ( ع ) مجری طرحهای پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتی بود که وی برای آشناکردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤوال کرد : چه کسی از شما مرا در اين راه کمک مي کند تا برادر و وصی و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علی ( ع ) پاسخ داد : ای پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياری مي کنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تکرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : ای خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد که علی ( ع ) برادر و وصی و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علی ( ع ) اين است که با شجاعت کامل برای خنثی  
کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .


حضرت علی ( ع ) بعد از هجرت 
بعد از هجرت حضرت علی ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه ازفضايل علی ( ع ) را بيان مي نمائيم : 
1 - جانبازی و فداکاری در ميدان جهاد : حضور وی در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شرکت در سريه های مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است . 
2 - ضبط و کتابت وحی ( قرآن ) کتابت وحی و تنظيم بسياری  از اسناد تاريخی و سياسی و نوشتن نامه های تبليغی  و دعوتی  از کارهای حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مکی و چه مدنی ، را ضبط مي کرد . به همين علت است که وی را از کاتبان وحی  
و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود که پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادری مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علی  ( ع ) پيمان برادری و اخوت بست و به حضرت علی ( ع ) فرمود : 
" تو برادر من در اين جهان و سرای ديگر هستی . به خدايی که مرا به حق برانگيخته است ... 
تو را به برادری خود انتخاب مي کنم ، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان ( 8 )را فرا گيرد . " 

حضرت علی ( ع ) داماد رسول اکرم ( ص )
عمر و ابوبکر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جزعلی ( ع ) کسی  شايستگی زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامی که علی ( ع ) 
در ميان نخلهای  باغ يکی از انصار مشغول آبياری بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود : 
دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوی خانه رسول به راه افتاد . 
وقتی به حضور رسول اکرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد که سخنی بگويد ، تا اينکه رسول اکرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا 
شد و حضرت علی ( ع ) با تکيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : 
" آيا صلاح مي دانيد که فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ " پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادی رسول اکرم ( ص ) نائل آمدند .

غدير خم 
پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربرکتش درراه برگشت در محلی  به نام غديرخم در نزديکی جحفه دستور توقف داد ، زيرا 
پيک وحی  فرمان داده بود که پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام ( 9 )برساند . 
پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود : 
" ای مردم ! نزديک است که من دعوت حق را لبيک گويم و از ميان 
شما بروم درباره من چه فکر مي کنيد ؟ " 
مردم گفتند : " گواهی مي دهيم که تو آيين خدا را تبليغ مي کردی " 
پيامبر فرمود : " آيا شما گواهی نمي دهيد که جز خدای يگانه ، خدايی نيست 
و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ " 
مردم گفتند : " آری ، گواهی مي دهيم . " 
سپس پيامبر ( ص ) دست حضرت علی ( ع ) را بالا گرفت و فرمود : 
" ای مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کيست ؟ " 
مردم گفتند : " خداوند و پيامبر او بهتر مي دانند . " 
سپس پيامبر فرموند : 
" ای مردم ! هر کس من مولا و رهبر او هستم ، علی هم مولا و رهبر اوست . " 
و اين جمله را سه بار تکرار فرمودند . 
بعد مردم اين انتخاب را به حضرت علی ( ع ) تبريک گفتند و با وی بيعت 
نمودند . 

علی حیدری بازدید : 9 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)

رمضان امد آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسيمى بوزيد
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سليمانى خويش
پله از سلسله ديو دعا کرد مرا

فيض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لايق مکتب فخر النجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

دست از دامن اين پيک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا

زين دعاهاست که با اين همه بى‌برگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مويم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زين همه فيضى که عطا کرد مرا

***

بيا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عيد به دور قدح اشارت کرد

ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک ميکده عشق را زيارت کرد

مقام اصلى ما گوشه خرابات است
خداش خير دهاد آن که اين عمارت کرد

بهاى باده چون لعل چيست جوهر عقل
بيا که سود کسى برد کاين تجارت کرد

نماز در خم آن ابروان محرابى
کسى کند که به خون جگر طهارت کرد

فغان که نرگس جماش شيخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد

به روى يار نظر کن ز ديده منت دار
که کار ديده نظر از سر بصارت کرد

حديث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسيار در عبارت کرد

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 59
  • بازدید کلی : 1,284